ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دریای چشم تو دلِ مرغم فرو گرفت
تا بر نشست و خواست در آن شستشو گرفت
دیدم که دیگری ایست که بنشسته در دلم
نبض ام چنان بگشت که راه گلو گرفت
یک جرعه بود جام شرابم ،نه بیش از این
ساغر شکسته گشت شرابم سبو گرفت
روزی که او مجوز یک بوسه ام بداد
این بوی مشک قامت تن را، از او گرفت
این اشک عاشقی ایست، از آن چون مقدس است
مجنون برای دیدن لیلی وضو گرفت
می آید از قلم غزلم، وقتی که ترا
در گلسِتان و ماه و چمن جستجو گرفت
تنها دگر کنار ساحل دریا غنوده ام
این مرغ جان بلب روش و رسم قو گرفت
جعفر تهرانی