یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

قلب تو می‌گوید: آری

قلب تو می‌گوید: آری
چشمان تو می‌گوید: نه

زندانبان عشق قلب منی
یا غزالِ جهیده‌ی دوستت دارم؟

هم‌چون به عبث کشاندنِ سیم ویلون‌هاست
اگر که نگیری
این دستان دراز شده به سوی خود را
چون من بر صفحه‌ی مدور این ماه
آهنگ تو را خواهم خواند
و بر پیشانی ترانه‌های تو بوسه خواهم زد
بر سردیِ انکار و گزشِ اغوای تو
که در کار پژمردن ثانیه‌هاست
اما من شهری دارم از رویاها
که دل دورترین آب‌ها نیز در آن رنجه نمی‌گردد
که سیمای خاکسترانه در آن
مغلوب صداهای سبز است

پس اینک چه رنج که مرا
با میخ آری و نه
بر قلب و چشم خود
به صلیب می‌کِشی؟



حسین صداقتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد