یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دست بر پیشانی مینهم

دست بر پیشانی مینهم
چشم برهم میزنم
قدم به رویا میگذارم
بیکران راه در کالبد زمان طی میکنم
ناکجاآبادها همچو سروی پی هم می لغرند
گرد زمان بوسه بر گامم می زند
آنچنانی که درد در دل گم می شود
غم از رو می رود
و آن پنهان خبری، آشکارا سر به عصیان‌ می کشد...


سمیه قراخانی بهار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد