یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

کودکی آرام بود کودکی ام

کودکی آرام بود کودکی ام
ماه را بوسه زدو شب خواب رفت
روز با پرتو خورشید
به نوای خوش صبح
با خروس خوان به هوا، برخواستم
یک سبد روزنه پر، تابش نور
و به رامش، تحفه صهبایی ز شور
شرق در غرب و جنوب هم، از شمال
همه یک سیما
همرنگ
صاف و جور
با گذشت از فصل های زندگی
طعم دوران را چشیدن، نغز و شور
من و آن کودک بی دوز و کلک
لک شدیم از از لاک های این فلک


شهرام عمرانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد