یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آشفته و مهجورم، مبهوتم و مأیوسم

آشفته و مهجورم، مبهوتم و مأیوسم
از برقِ نگاهِ سمع، مشتاقم و محتاجم

بر تختِ جنون مرگ، معراجِ نگاهانم
سیمای نی وسوزی، از قافله تاراجم

وین خواب برفشانم، محتاجِ طبیبانم
صورِ مَلک خوابم، شمسِ القمر شاهم


خونِ مِی و مهجوری، وین رنگِ نیاکانم
رخساره برفشانم، در خاک نظر خواهم

درمانده و بی‌چاهم، راهم شفق‌نوری‌ست
کز خواب بستاند رویای حقیقت را

سانیا علی نژاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد