یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

قرار بعدیمان باشد همان کافه‌ی همیشگی

قرار بعدیمان باشد
همان کافه‌ی همیشگی
سر همان نیمکت چوبی
کنار همان پسر بچه گل فروش
زیر سقف آسمان همان شهر
من همان قهوه‌ی تلخ همیشگی
را سفارش می دهم
و تو همان چای داغ همیشگی
بیا همان گوشه‌ی دنج بشینیم
و خاطرات کودکیمان را مرور کنیم
چایت را بردار و به خیابان برویم
ملالی نیست بگذار خیس باران شویم
میخواهم کمی حرف بزنم
خوب گوش کن
میخواهم رکُ بگویم
بیا تا جوانیم
سهممان را از این دنیا بگیرم
تو سهم من باش و من سهم تو


زینب موسوی‌ ثمین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد