ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مدعی در عشق تو افزون شده از کوه طور
در پی عشقی حقیقی, در پی یک تکه نور
میدوی از بهر چه؟ عشقی که باشد ماندنی؟
نیست چیزی در جهان بانو, چرا گشتی تو کور؟
داد باید زد که عشقی در جهان اصلا نبود
داد باید زد با شیپور و طبل و بوق و صور
مست از چه گشتهای؟ از بادهی لبهای او؟
عشق آید ناتوان میگردی و تنها چو مور
دور باید شد از این کابوسِ عشق و عاشقی
از نگاه دلبر و از موی او هم دورِ دور
سانیا علی نژاد