ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مرا عاشق می کند این همه باران
که در واژه های
خیسِ چشمان توست
شعری بخوان برایم
از عطر گُل های میخکِ گُلدان های
پشت پلک هایت؛
هم زمان با آواز تو
پائیز از راه خواهد رسید
می گویی: من این فصل را
در آغوش گُل های سُرخ پیراهنت
بارها در خواب دیده ام
و این زیباترین مرگ است
شبیه به دنیا آمدن غزلی ناتمام
که از دهان قلم جاری ست
در میان بوسه ی انگشتانت!
مرتضی سنجری
تکـه یخی که عـاشـق ابــر عـذاب میشود
سر قـــرار عــاشـقی همیـشـه آب میشود
به چشم فرش زیـر پـا، سقف کـه مبتلا شود
روز وصـالشان کسی خانه خـراب میشود
کاظم بهمنی
روزگار تو را نمی شناسند
ما تاوان کشف تو را می دهیم!
غلامحسین افراس