این بغل را داغ تر از شرجی اهواز کن!
#
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
خانه ی قلبم خراب از یکّه تازی های توست
عشق بازی کن که وقت عشق بازی های توست...
نمردنم ز فراقت ز سختجانی نیست
امیدِ وصل در این ماجرا گلوگیر است
شریف کاشانی
هزار سال پیش
شبی که ابر اخترانِ دور دست
میگذشت از فراز بام من
صدام کرد
چه آشناست این صدا
همان که از زمان گاهواره میشنیدمش
همان که از درون من صِدام میکند
هزار سال میان جنگل ستارهها پیِ تو گشتهام
ستارهای نگفت
کزین سرای بیکسی
کسی صدات میکند؟
هنوز دیر نیست
هنوز صبر من
به قامت بلند آرزوست
عزیز همزبان من
تو در کدام کهکشان نشستهای...؟
هوشنگ ابتهاج
در خط مقدم عشق
من آخرین سرباز
میدان نبردم
گلوی فشنگ بغض باروت را گرفته است
ولی من هنوز ،
به عشق ایمان دارم
هرچند که آسمان هنوز ابری است.....
"حسن رسولی"