ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
این عشق ماندنی
این شعر بودنی
این لحظه های با تـ♥ـو نشستن سرودنی است.
این لحظه های ناب
در لحظه های بی خودی و مستی
شعر بلند حافظ
از تـ♥ـو شنودنی است.
این سر نه مست باده
این سر که مست
مست دو چشم سیاه تـ♥ـوست.
اینک به خاک پای تـ♥ـو می سایم
کاین سر به خاک پای تـ♥ـو
پیوسته سودنی است.
تنها تـ♥ـو را ستایم
آن سان ستایمت که بدانند مردمان
محبوب خوبچهره ی مـ♡ـن هم
ستودنی است.
مـ♡ـن پاک باز عاشقم و سر سپرده ام
بامرگ آزمای
با مرگ اگر که شیوه ی تـ♥ـو آزمودنی است.
این تیره روزگار
در پرده ی غبار دلم را فرو گرفت .
تنها به خنده
یا به شکر خنده های تـ♥ـو
گرد و غبار ز آیینه ی دل زدودنی است.
بگشای در به روی مـ♡ـن و عهد عشق بند
کاین عهد بستنی
این در گشودنی است.
این عشق ماندنی
این شعر بودنی است.
این لحظه های پر شور ! این لحظه های ناب
این لحظه های با تـ♥ـو نشستن
سرودنی است!
حمید مصدق