ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
زن
مردی میخواهد
کہ اندوه چشمهایش را درک کند
و آنگاه بہ قلبش اشاره کند و بگوید
«غمات مباد! وطن تو اینجاست»...
نزار_قبانی
قول دادهاَم،
هنگامِ شنیدنِ نامت بیخیال باشم !
از این قول درگُذر !
چرا که با شنیدنِ نامت
صبرِ ایوب را کم دارم،
برای فریاد نزدن !
.
.
.
.
نزار_قبانی
من اما آمدهام
تا از تو تشکر کنم...
بهخاطر گلهای اندوهی
که در درونم کاشتی.
از تو آموختم
که گلهای سیاه را دوست بدارم،
بخرم،
و جایجای اتاقم را با آن بیارایم...
نزار قبانی
نور مهمتر از چراغ است
شعر مهمتر از دفتر است
و بوسه مهمتر از لب است
شعرهای من برای تو اما
با ارزشترند از هر دوی ما!
این شعرها
تنها مدارکی هستند
که به مردم اثبات میکنند
تو چقدر زیبا بودهای
من چقدر مجنون...
#نزار_قبانی
به لَبهایت گلهای سُرخ بزن،
گردنبندی از مرواریدهای دریا بیاویز ،
ناخنهایَت را به رنگِ دلم رنگ کن،
امروز روزِ دیگریست
عشق لرزش انگشتان است
و لب های فرو بسته ی غرق سوال
تو را در خلال اندوهم دوست دارم ...
حضور تو کافی است
تا همه جا بی مکان شود
آمدن تو کافی ست
تا همه ی لحظه ها بی زمان شود...
نزار قبانی