یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بی تو ای دل من چطور امروز را فردا کنم

بی تو ای دل من چطور امروز را فردا کنم
_.__/_.__/_.__/_._
بی تو آیا میشود من عشق را پیدا کنم
_.__/_.__/_.__/_._
من تمام زندگی ام در تو معنا میشود
_._./_.__/_.__/_._
میشود اما چرا؟ شب را سحر تنها کنم
_.__/_.__/_.__/_._
دوست دارم تا بگیرم در بغل جسم تو را
_.__/_.__/_.__/_._
تا در آغوشت کمی بی دغدغه ماًوا کنم
_.__/_.__/_.__/_._
عشق تو در سینه ام آتش فروزان میکند
_.__/_.__/_.__/_._
من چگونه دود این آتشفشان حاشا کنم
_.__/_.__/_.__/_._
بی تو من سردم مثال مرده ای بی روح پس
_.__/_.__/_.__/_._

میتوانم شهر را با اشک خود دریا کنم

محمدصادق قدرتی

جز ذکر فرج نمی برم باز به لب

جز ذکر فرج نمی برم باز به لب
.. . . ..
از لیل تو من نمیکنم هیچ طلب
.. . . ..
جز دیدن روی ماه تو ای مه ناز
.. . . ..
دیگر چه بخواهم از خدا در دل شب

محمدصادق قدرتی

افتخاریست مرا گر همه از خدمت اوست

افتخاریست مرا گر همه از خدمت اوست
هرچه دارم همه از شوکتی دولت اوست
کرده بر بنده ی خود لطف و دمی داده به من
بنده اش گشته ام و بندگی ام منت اوست
من گدای در اویم بکند گر نظری
توتیایی ست به چشمان من آن تربت اوست
هرچه دارم همه از لطف خداوند رحیم
آبرویست که دارم همه از رخصت اوست
محمدصادق قدرتی