ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
روی دریا بنویسید که طوفان شده است
جاشوی پیر ازاین معرکه گریان شده است
بنویسید که مهتاب نخواهد تابید
شب ظلمانی ما شام غریبان شده است
گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب
ساقی از باقی میخانه گریزان شده است
بنویسید قلم را به غنیمت بردند
غزل از خلق شدن باز پشیمان شده است
ابررا مرحمتی نیست که باران بشود
بنویسد که این باغچه عطشان شده است
من دلم سخت به دردآمده و می دانم
صبح دیگر چو شود غصه دوچندان شده است
کاش از عالم بالا برساند خبری
خانه ی جوروجفا یک شبه ویران شده است
از بدی گفتن این قوم هراسان نشویم
بنویسید پس پرده نمایان شده است
عباس جفره
به نان و نمک دوست می دارمت
بدون کلک دوست می دارمت!
به آوای شب های بندرکه می,
زند نی لبک دوست می دارمت
به دریابه باران به خورشیدوماه
به چرخ فلک دوست می دارمت
خدا را قسم می خورم نازنین
به دورم زشک, دوست می دارمت
تو در آسمان دلم پر بزن
چنان شاپرک, دوست می دارمت
اگر شک کنی بر عیار دلم
بپرس ازمحک, دوست می دارمت
خبردار شد شهری از عشق ما
چراقاصدک دوست می دارمت؟
دلم عین قوری گنگویی است
ترک بر ترک, دوست می دارمت
عباس جفره