فاصله ها

فاصله ها هرگز
مانعی برای دوست داشتن ،
برای عشق نیستند ؛

درست ...
اما اگر من اینجا گریه کنم
آیا در دور دست ها
گونه های تو خیس خواهند شد ..؟!


جمال ثریا

اگر دیداری هم نباشد

اگر دیداری هم نباشد

حتی اگر لمسی هم نباشد

بی دلیل برای بعضی ها

همیشه جایی در دل هایمان هست!

در من بوی‌ دارچین

در من بوی‌ دارچین
در تو عطر بهار نارنج
بیا دست در دست هم
قدم بزنیم
کوچه‌های‌ پایتخت را...

جمال ثریا

دنبال مقصر می گردی

دنبال مقصر می گردی
راه دوری نرو
غیر از خودت کسی تقصیری نداشت
او فقط به تو کمی امید داد
تو در مقابل
همه چیزت را 

جمال ثریا
مترجم : سیامک تقی‌زاده

برنده

روزهای مدیدی
‏نه می‌نویسد
‏نه می‌پرسد
‏و نه سراغی می‌گیرد.

امّا یک‌روز می‌آید
‏و تنها با یک سلام
‏باز هم اوست که برنده می‌شود...

جمال_ثریا

زیر نور ماه نشستیم

زیر نور ماه نشستیم
از دستانت بوسیدم تو را
برخاستیم از زمین
از لبانت بوسیدم تو را
ایستادی در چارچوب درب
از نفس هایت بوسیدم تو را
کودکانی بودند در حیاط
از کودکیت بوسیدم تو را
به خانه ام بردم به تخت خوابم
از ظرافت پاهایت بوسیدم تو را
در خانهِ دیگری اتفاقی دیدم ات
از مغز استخوانت بوسیدم تو را
آخر سر تو را به خیابان ها بردم
از آفتاب وجودت بوسیدم تو را

جمال ثریا
ترجمه : سیامک تقی زاده

روزی می‌آید

روزی می‌آید
خاطره ها هم...
حرف هایشان را پس می‌گیرند...

جمال ثریا

از صدایت مى‌بوسم تو را

‏از صدایت مى‌بوسم تو را

صدایت که این همه گنجشک

در دلم ‏رها مى‌کرد...

‏
جمال ثریا