یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای پریچهره نگارِ شب نشین دل ما

ای پریچهره نگارِ شب نشین دل ما
کان شکرخندت شده مطلع اشعارما

التفاتی کن شبی ازشهد شیرین درخفا
بوسه ای تَربرلبان خشک ما ای مه لقا


امیرعلی مهدی پور

نشخوار آدمی حرف مفت است دردهان

نشخوار آدمی حرف مفت است دردهان

گربجنباند زبان درنگنجد درمفاهیم وبیان

امیرعلی مهدی پور

هم شانه بودن

هم شانه بودن
گرچه تعریف قشنگی
از تناسب در قامت است
لیک در رابطه
بوسه رابر لب نهادن
روی پنجه
حالتی از عاشقی
را آیت است


امیرعلی مهدی پور

به هرکجا نظر کنم پراز اشاره میشود

به هرکجا نظر کنم پراز اشاره میشود
اشاره بر حضور و ازدحام سایه های درد

سر به کجا نهم از این هجوم غصه ها و غم
ازاین نشانه های درخطوط متصل به مرگ


امیرعلی مهدی پور

به هر نقش رنگ و طرحی میزنند

به هر نقش رنگ و طرحی میزنند
از اصل آن در دانش صورتگری
                                                  
دو رنگان دو رو ظاهر به صد حیلت زنند
بر نقش خویش  ازدانش حیلت گری


امیرعلی مهدی پور

گرچه کاشان گشته با عطر گلاب

گرچه کاشان گشته با عطر گلاب
قمصرش معروف به آن

تربت یارم بنفشه حلقه ای دارد
ز عشق به عطر زعفران


امیرعلی مهدی پور

در امتداد آرزوی در خیال

در امتداد آرزوی در خیال
رسیده ام به انتها

شکسته خط فاصله
رسیده ام به انقضاء

به انتهای بام راه
سر آغاز اتفاق


در ابتدای انحنا
نشسته ام در انزوا

امیرعلی مهدی پور

میزنم چنگ به دل

میزنم چنگ به دل
میکشم آه
به هر پنجه و آید

ز دل سوز و فغان
هی نکش
زخمه بر این زخم نهان

امیرعلی مهدی پور