یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آن دلبر خوش قامت مارا بدهید شعر شکایت

آن دلبر خوش قامت مارا بدهید شعر شکایت
از ما که گذشت، جان که ز تن رفت نهایت
زلف سیه و روی سپید، پر ز حلاوت
گویی که به شب ماه دهد بوسه، طراوت
زان خنده ببین گشته سحر، سرخ خجالت
خون دل خود خورده ازآن لب به غرامت
زان عید کند وقت خزان، باغ شکایت
آغوش کشد عید، خود هنگام اشارت
شمع دل ما سوخته، نیمش شده قامت

مستیم و ز جامش بزنیم می به سلامت
من شهره عشقش شده تا روز قیامت
بر گور نویسید که دل داده به غایت

فاطمه الهی شیروان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد