یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای چشمه‌ی حقیقتِ جوشیده در کویر

ای چشمه‌ی حقیقتِ جوشیده در کویر
دیگر نمان، میانِ سرابِ تَنَت اسیر

آتش بزن به خرمنِ بی‌حاصلی و باز
ققنوس‌وار، سوی سماوات، پَر بگیر

آغاز کرده‌ای سفری را به سوی او
وقتی که از بهشتِ بَرین آمدی به زیر

تا لایه‌لایه بَرکَنی از گوهرت حجاب
باید که بُگذری به سلامت از این مسیر

در چرخه‌ی کمال، ندارد رهی فنا
تعویضِ مَرکَب است به هربار مرگ و میر

صدها هزار مرتبه مردن رواست تا
اکسیرِ عشق، زر کُند آخر مسِ ضمیر

خواهد رسید موسمِ روییدنت به باغ
غمگین نباش، می‌گذرد فصلِ زمهریر

حمید گیوه چیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد