یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من که با رنج رسیدم به تو خوشبخت شدم

من که با رنج رسیدم به تو خوشبخت شدم

با وجودت عاشق کوچه ی بن بست شدم

بعد تنهایی زجر آور دوران جوانی حالا
با تو هستم هوشیارم آخرش مست شدم

دیشب از پشت در خانه ی ما رد شدی و
من شنیدم که تو گفتی خانوم خوشوقت شدم

آخر این دختر همسایه قابت دزدید
باز رفتی مثل اینکه باز بدبخت شدم


ثریا امانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد