یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بالاتر از سیاهی،

بالاتر از سیاهی،
رنگ هست،
دیدمش،
رنگ سرخ،
قرمزی روشن،
رنگ خون و گل لاله.
بر روان مُرده و تکه های شخصیتم که تیره و مشکی و تار بودند،
رنگ سرخ را دیدم.
سرخ پایان سیاهیست،
پایان روشناییست
سرخی، رنگ مرگ است،
رنگ سوختن و خاکستر شدن بخش ناکارآمد، توامان با بخش کارآمد درونت.
گویا نیروی با داس و چکش،
آماده تا هر طبقه ای را از هم گسسته سازد.
از طبقه امید و آرامش تا درد ناامیدی و ترس و وحشت،
از طبقه عشق و دوست داشتن بگیر تا نفرت و خصم،
از جلوه های هنر و شادی بگیر تا جلوه های پوچی و غم.
همه و همه همزمان فرومیریزند.
اینجا همه چی سرخ است...
باران خون در من به راه افتاده....


آرش غدیر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد