یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ما که گرفتار دل و جان شدیم

ما که گرفتار دل و جان شدیم
تشنه به آغوش بیابان شدیم
دور شدیم از همه فرسنگ ها
تا به ره دوست شتابان شدیم
دارِ جهان.... مثنویِ درد بود
خانه یِ دل گرم و زمین سرد بود
بوسه یِ مهتاب به دریا زدیم..
ساحلِ خورشید ، اگر زرد بود
ناب چو یک موجِ پریشان شدیم
پادشه و یوسفِ کنعان شدیم
مستِ زلیخا و غزلهایِ دوست..
محو در اندیشه یِ باران شدیم


بهنام زمردپور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد