ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
کردی تو ویرانم ولی من دوستت دارم هنوز
از هر خیابان بی تو من بیزار بیزارم هنوز
رفتی و دور از من شدی گفتم که اصرارت کنم
ترسیدم از دستت دهم چون من گرفتارم هنوز
دنیای بعد از تو مرا تنگ است و تاریک و سیاه
این مرده ی در قبر را شب ها پرستارم هنوز
گفتی که میبینم تورا یک شب به رسم قبل ها
قولت چه شد ای نازنین؟ زان روز بیدارم هنوز
میترسم از زخم غمت ناله کنم آخر شبی
باشد به فکر قتل من این عشق خونخوارم هنوز
مانده است دست حسرتم بر روی دست دیگرم
دستم ببستی تو ولی در شعر معمارم هنوز
جانم فدا کردم در آن سالی که بودی پیش من
جانی ندارم در تنم ، در اسم جاندارم هنوز
چون سوختم در دوریت پروانه ی شمعت شدم
با من نگو از عافیت ؛ در سیل میبارم هنوز
ای کاش کاغذهایمان تا بی نهایت جای داشت
شعرم به پایان شد ولی دردیست بسیارم هنوز
پارسا کیادلیری