یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دو قدم مانده به نجوای سحر

دو قدم مانده به نجوای سحر
و دوگام بیشتر از آن دو قدم
تا که آفتاب زند از بر کوه
چه کسی می داند
حال آن شبنم بنشسته به روی گل را
بعد آن تابش خورشید
چه غم انگیز بود لحظه عاشق شدنش
تاکه آید نفسی تازه کند
و سلامی بکند بر رخ آن دلدارش
عمرش شده پایان
و غم انگیز تر از لحظه عاشق شدنش
گل چه داند
چه کسی کرده سلامی بر او
چه کسی شسته رخش را چنین پاک و زلال
خیره بر دامن این دشت و چمن
شده حیران
خبرش نیست از آن شبنم عاشق
چه غم انگیز بود عشقی چنین یک طرفه

عقیل ماله میر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد