یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

کاش میشد لحظه ی دیدار ما

کاش میشد لحظه ی دیدار ما
آغوش تو  تنگ در آغوش ما
لیک زین اعمال انسانهای خار
می افتد گنه بر گردن افلاک کار
زمستانها نمیدادند امان شور و بال
من شکسته داغون و بی حس و حال
چنگی به دل و رگ خودکارم و شعر
باز شوند زخمای دلم هنگام شعر
کاش میشد شعر زیبایی نوشت
دمی با شعر و عشقی از سرنوشت
مگر زین سیاهی ها دلی خوش میشود
بغض سوزان جانشین عشق خوبان میشود
عشق در دلم  همچون درختان میشود
ریشه ام در خاک و نگهی پر عشق میشوم

بابک مغازه ای

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد