ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
من اینجا
تک درختی
تنها
در بیابانم
من اینجا با بیشه زار و
بوستان ها انس والفتی
دیرینه داشتم
اما افسوس
که
بخشکیدند وبه یغما رفتند
از بی فکری میراب وبی مهری یاران
تو گویی بخواب رفته است
میرابم
وشاید هم
نمی دانند را ه و چاره
کار را
من اینجا
بدون اب و بارش باران
همیشه تشنه می مانم
من اینجا
سایه بانی برای
عابران مانده در راهم
وشاید هم
کاروان های خسته
را نشان و راهبانم
من
همه گویند
با خود بودن
سخت ودشوار است
ولی من با همه سختی
همیشه با خودم هستم
به تنهایی
رها گردیده از جور ایام
از این خوشحال خواهم بود
که شاید لحظه ای
ارام گیرد
در کنار م عابر
خسته ودرمانده در راهی
ویا چوپان خسته بی سر پناهی
من اینجا
گرچه تنهایم
ولیکن نیک میدانم
با این همه سختی
( ریشه در خاکم )
بامید روز های خوب
در
فردا وفرداهای دیگر
بمانم صابر و پایا
بهرام معینی