یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

با دلِ غمزده ی سر به گریبان چه کنم

با دلِ غمزده ی سر به گریبان چه کنم
ابری ام بی تو بگو با نم باران چه کنم

ناشکیبانه صبورم به غم کهنه ی خویش
بی تو با حافظه ی خیس خیابان چکنم

آن کویرم که به لب تشنگی ام شهره ولی
با ترک های لب خشک بیابان چه کنم

ساکن قلعه ی متروکه ی رنجم تو بگو
بی تو با حمله ی افکار پریشان چه کنم

پرم از حسرت پرواز ولی بی پر و بال:
منِ محبوس در این گوشه ی زندان چکنم

فارِغ از فال بد و وحشت تنهایی خویش
بی تو با دغدغه ی تلخی فنجان چه کنم

زیر آوار غمت زنده به گورم پس از این
منِ ویران شده با وعده ی عمران چه کنم


عشق اگر میوه ی ممنوعه ی باغ است بگو
بی تو با وسوسه ی هر شب شیطان چکنم

زهرا وهاب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد