ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
پنجره درد مرا می فهمی
چهره ی زرد مرا می فهمی
چونکه سیلی خور طوفان بودی
پس هما ورد مرا ، می فهمی
سردی و گرمی دوران دیدی
ای جوانمرد ،مرامی فهمی
زخم دل دارم ودرمانش نیست
تو مگر درد مرامی فهمی
پنجره ساده و غافل بودم
مثل تو، مرد ،مرامی فهمی
آشنا آفت جانم شده بود
خصم نا مردمرا می فهمی
مثل باد این سوی وآن سوی دود
یار ولگرد مرا ، می فهمی
پنجره نادمم از کرده ی خویش
آه دلسرد مرا می فهمی
آفتابی به من ارزانی کن
جاده ی طردمرامی فهمی
چه جوابی بدهم فردا را
تو که پیگرد مرا می فهمی
ابوالحسن انصاری