ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بلوطها یک شبه بزرگ نمیشوند آنها نیز در فرایند بزرگ شدن خود،
برگها و شاخهها و پوستهای زیادی را از دست داده اند.
الماسها هم یک شبه شکل نمیگیرند.
هر چیز ارزشمند، هر چیز زیبا و هر چیز
عظیم در این جهان برای اینگونه شدن به زمان نیاز داشته است.
آندرو متیوس
آنچه داری ببخش
بعد برگــرد و نگاه کن
به چهره آن که به او شادی بخشیده ای
بنگر به چهــره خوشبختی...
آن چهره، چهره خنــدان توست در آینــه..
رسول یونان
ترا میخوانم، به سادگی سلام!؛
چای بهانه ایست
که با تو بنشینم؛
تا در زلال خون رنگش
سینه ام به جوش آید؛
و در آرامش بخارآلودش
باورم تطهیر شود!
نرگس احمدی
اگر تو نبودی
عشق نبود
همین طور
اصراری برای زندگی
اگر تو نبودی
زمین یک زیر سیگاری گلی بود
جایی برای خاموش کردن بی حوصلگی ها
اگر تو نبودی
من کاملاً بیکار بودم
هیچ کاری در این دنیا ندارم
جز دوست داشتن تو
رسول یونان
گمانم که طوفان وزیدن گرفت
و گلهای جان را به چیدن گرفت
در این واپسین شعله ی بی بدیل
سپه را سپهبد به دیدن گرفت
به صد واژه دشتی پر از لالههاست
که مٱوای خون را چکیدن گرفت
هدر میرود هر دل پر امید
چو باد خزانش وزیدن گرفت
و آدم فروشی شده باب شهر
که دندان لبم را گزیدن گرفت
بنای وجودم طریق و دلیل
خسی در خیالم خلیدن گرفت
تعجب نمودم ز کبر بشر
چه روحی به جانش دمیدن گرفت
از این گفت و گو گشته حیران سعید
که در نوجوانی خمیدن گرفت
سعید آریا
وقتی
شیوه ی دهانت
همرازِ
تاریک ترین بن بست
تلخ می شود
آواره ی ِ
بی آواز ترین کوچه ها ی ولگرد,
منم
آه
ای ستاره ترین اتفاق
در غفلت مرموز شب !
پنجه هایت
در حافظه ی سرد و سیاه این تنها
چه خورشیدی است
چه خورشیدی !
غلامرضا منجزی