یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تبسم تو

تبسم تو
می‌نوازد احساس
تنم را
وقتی بوسه می‌زد فواره
آسمان آبی را


عبدالعظیم_خویی

آدرس تقدیرم

آدرس تقدیرم
شهر غربت
کوچه ی تنهایی
تابلو را بریده بودند
به تو رسیدم

لیلادهقان

جانا من و تو نمونه پرگاریم

جانا من و تو نمونه پرگاریم
سر گر چه دو کرده‌ایم یک تن داریم

بر نقطه روانیم کنون چون پرگار
در آخر کار سر بهم باز آریم


ابوسعید ابوالخیر

برو ای خاطراتِ غم که صدها آرزو دارم

برو ای خاطراتِ غم که صدها آرزو دارم
سخن ها در دلم مانده هزاران گفتگو دارم
دلم تنگِ بهاران است و دستی در میانِ یار
رقیبم, زهرِ غم ها و از آن زخمِ عَدو دارم
تو بیداری و با جانم سرِ خوابِ خزان داری
نمی دانی, شرابِ نو جوانی در سَبو دارم؟
چه می دانی اگر پیرم دلم یادِ جوانی هاست
از آن عشقِ فنا رفته, تَلی رازِ نگو دارم؟
هوایِ ماندنم در سر هنوز از یادِ او تازست
سری سرشارِ بی باکی برایِ جستجو دارم؟
اگر اینک سرِ پایم امیدم جاری و زنده ست
بسا از شوقِ میثاقی ست من با رویِ او دارم
تمامِ عمرِ خود رفتم اثر از آنچه باید, نیست
مگر آهی که اینک مثل بُغضی در گلو دارم
پیامت سرد امّا من, دلم گرم و بهارانی ست
هر آنچه عاشقی باید به ظاهر نه, به تُو دارم
برو ای خاطراتِ غم, مرا گرمایِ ایمان است
زِ اشکِ چشمِ رؤیاها هوایِ شست و شو دارم

امیر ابراهیم مقصودی فرد

ساقی نداده ساغر چندان نموده مستم

ساقی نداده ساغر چندان نموده مستم
کز خود خبر ندارم در عالمی که هستم

از بس قدح کشیدم در کوی می فروشان
هم جامه را دریدم، هم شیشه را شکستم ...


فروغی بسطامی

بامدادان که کبوترها

بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره باز، سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غمِ هم پروازند …


هوشنگ ابتهاج

16

دعاى روز شانزدهم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّـهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَهِ الاَْبْرارِ،

 وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَهَ الاَْشْرارِ،

وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِالْقَـرارِ، بِاِلـهِیَّتِکَ یا اِلـهَ الْعالَمینَ

خدایا موفقم دار در این ماه به همراهى کردن با نیکان و دورم دار

 در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن بوسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیّت خود اى معبود جهانیان