یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ترانه تو را میخواند

ترانه تو را میخواند
شبهای تابستان سحرگاهان
گیسوان بلند تورا بهانه میکند برای ماندن
ابرها سایه سرت ندیدند
طوفان بپا کردند میان دشت
میان کوچه های شهر جای جای قدمهایت
گلهای لاله روی آب برقص در آمده بودند
کدامین درخت دشت را نشانه کنم
کدامین خاطره را


یحیی بهرامی باباحیدری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد