یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

همچون اسفند

همچون اسفند
که خود را به آتش کشیده
بالا و پایین می‌پرد
بی تابم
بیایی با دفتری نو
دوباره
روزهایم را
از سر بنویسی

ربابه حسینی

برای خدا... بگو

برای خدا...
بگو
چگونه آزادانه
از خیابانی که وطن
و صنوبری که خانه ام بود
پر می دادم
زیبایی ام را
تا چشمم نزند
دهان تفنگی
که گاهی از ساچمه پر بود
گاه از مرگ

ربابه حسینی

خواب پرواز می‌بیند

خواب پرواز می‌بیند
پرنده‌ای
که پرهایش را
چیده‌اند
زیر سر خواب‌گزار


ربابه حسینی