ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هی غزل خوان،یار جانی یار جانی میکنم
با دلی شیدا و رسوا نغمه خوانی میکنم
طعم دریا برزبانم شعر شیرین میشود
بسکه من در بحر غمها شادمانی میکنم
ای فریبا در لبانت شرب خلاری پراست
بوسه ها را درخیالم، ارغوانی میکنم
درسرودم عشق عاشق خودنمایی کرده است
عشق بازی در غزلهایم نهانی میکنم
با نگاهت، شهرآشوبی نوازد ساز دل
هرکه بیند قهوه ات را ، بدگمانی میکنم
در قمارت حکمِ بازی ،دست من پر کرده است
آس خاجم شاه دل را آجودانی میکنم
بی حضورت،مرغ قلبم چون هوایی میشود
میپرم با نخل رویا همزبانی میکنم
شعر من را خط چشمت سر دبیری کرده است
من که تنها واژه ها را سازمانی میکنم
سید محمد حسن هاشمی