ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دیگر نمانده جانا یاری درین زمانه
هرگز سخن نگوید باشوق بی بهانه
تیغ فراق انداخت در غربتم چگونه ؟
چونان کنیزکان دور از سرای خانه
تسکین نمی نماید معجون ، بر جدائی
اندر قفس پرنده خو کرده بهر دانه
شور خیالم انگار رویای بازگشتن
تعبیر کی توان کرد موهوم پرفسانه
خونم به جوش آمد بال و پرم ببسته
آتش به دل کشیدم هر شعله اش زبانه
مادر دعای خیری بنما برای فرزند
شاید اجابتی کرد معبود و آن یگانه
زان قصه های شیرین جستم ز تلخکامی
هر دم بخوان برایم لالائی شبانه
چون زورقی شکسته دنبال تخته پاره
دریای بی بدیلت ساحل شد از کرانه
افرا هماره روئید در بطن مام زیبا
کز ریشه ی تو نوشید ، شهد و بزد جوانه
ای کاش طوف مادر گردم مثال کعبه
امروز حال زارت در روح کرده لانه
گر بر سریر خفتی با قلب درد مندی
با هر طپش شماره افتاد چون ترانه
نای نفس نیامد اندر گلوی بیمار
پشتت خمیده گردید چونان خم کمانه
برخیز تا نبینم در بسترت فتادی
آغوش برگشائی بر طفل ، کودکانه
کو یک طبیب حاذق تا مرهمی شناسد ؟
بر درد این تن تو یا زخم بی نشانه
خواهم کبوتری از ، بالای گنبد طوس
بر آن امام هشتم حاجت کنم روانه
یارب رسان شفائی بر جسم ناتوانش
یاشافی و یاکافی ، ارحم درین میانه
گر پادشاه عالم خلقت نمود گنجی
مرغوب تر ز مادر هیچ است در خزانه
افروز ابراهیمی افرا