یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آیا می‌توانم بگویم

آیا می‌توانم بگویم
زندگی کرده‌ام
بی‌آنکه
زیر باران
با دستان باز
رو به آسمان
قطره‌های باران را روی صورتم
حس کرده باشم؟
یا بی‌آنکه ساعت‌ها
گوش به صدای بی‌سرانجام رودخانه‌ای
داده باشم؟
یا بی‌آنکه
نظاره‌گر باز شدن گلی در دشتی بی‌انتها بوده باشم؟
آیا می‌توانم بگویم
زندگی کرده‌ام
بی‌آنکه
در یک روز برگریزان پاییزی
روی فرشی از برگ‌های سرخ و طلایی
تورا بوسیده باشم؟
آیا می‌توانم؟

مهرداد درگاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد