ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
هنوز اگر
تو و خورشید و گل
به صف بنشینید...
به جز تو دل نگراید،
به سوى هیچ کدامم
حسین منزوی
چترها را باید بست.
زیر باران باید رفت.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
دوست را، زیر باران باید دید.
عشق را، زیر باران باید جست.
سهراب سپهری
اینَک تو را
اولین عشق خواهم نامید
به حُرمتِ نامِ مُقدَست
که چون ترانه ای قدیمی
با عطرِ باران
سالها مرور خواهی شد
هر بار زیباتر
هر بار عاشقانه تر
اینک تو را آخرین اُمید خواهم خواند
چون ترانه ی آزادی
بر لبِ آخرین زندانیِ این مَحبس!
حامد نیازی
اوراق خالی و دلی لبریز دارم
قدّ تمام سال ها پاییز دارم
دار و ندارم را به یغما برد دنیا
یعنی که بختی بدتر از چنگیز دارم
باقی نماند از تو مرا چیزی به غیر از
دفترچه ی خیسی که روی میز دارم
هی اشک می ریزم تو را هی می سرایم
من در سرودن ها چه افت و خیز دارم
هر روز صحبت از تو و نامهربانیتْ
با بوته های سبز ِ در جالیز دارم
از سهم دریای تو من تنها و تنها
موج غم و گرداب رعب انگیز دارم
آدم به آدم می رسد روزی یقیناً
جایی تو را می بینم و من نیز دارم
- حنظله ربانی
دستیاست که جایِ چای سَم میریزد
زُلفیاست که جایِ عشوه غم میریزد
یک خاطره دورِ فراموش شده
گاهی همهچیز را به هم میریزد
وحید_نجفی