ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
نه دستی به شعر و نه شوقی به گفتن
دلم خسته بود از سکوتِ نهفتن
نه شعری، نه ذکری، نه آهی به لبها
فقط خوابِ سنگین، فقط شب، فقط تن
به یکباره آمد نگاه تو از راه
شکفت از دلم شعر، برخواست خاک
تو بودی که وا کردی از من زبانم
تو دادی به قلبم نوای تپیدن
از آن روز تا حال، هر واژهام توست
تو در بیتها ماندهای، بیگزیدن
نپرس از منِ دیروز، آن بیصدا را
که لبخندِ تو زنده کرد این رضا را
سید رضا آقازاده