یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من یک ورق ساده به دستان تو بودم

من یک ورق ساده به دستان تو بودم
تحت نظر و خیره به فرمان تو بودم
چون دشت عطشناکم و بی بار و برم من
لب تشنه ی یک جرعه ی عرفان تو بودم
با هر قلمت نقش‌ و نگاری زدی استاد
برلوح دلم من که ثنا خوان تو بودم
نقاش غزل قافیه و طبع روانی
شاگرد ادب حاصل احسان تو بودم
هر تک تک بیتت که برایم شده دیوان
محتاج الفبای دبستان تو بودم
استاد چنان شعر شدی در دل دفتر
تندیس هنرهای فراوان تو بودم

سارا کاظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد