یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مرا رنج زمانه کرده غمخوار

مرا رنج زمانه کرده غمخوار
که زخمی بر دلم ماندست بسیار
خدایا شانه هایم ناتوان است
شدم از بی کسی محزون و بیمار


سارا کاظمی

من یک ورق ساده به دستان تو بودم

من یک ورق ساده به دستان تو بودم
تحت نظر و خیره به فرمان تو بودم
چون دشت عطشناکم و بی بار و برم من
لب تشنه ی یک جرعه ی عرفان تو بودم
با هر قلمت نقش‌ و نگاری زدی استاد
برلوح دلم من که ثنا خوان تو بودم
نقاش غزل قافیه و طبع روانی
شاگرد ادب حاصل احسان تو بودم
هر تک تک بیتت که برایم شده دیوان
محتاج الفبای دبستان تو بودم
استاد چنان شعر شدی در دل دفتر
تندیس هنرهای فراوان تو بودم

سارا کاظمی

سکوت انتقام زنیست

سکوت


انتقام زنیست


که از تمام سنگسارهای جهان


فرار میکند....

سارا کاظمی