یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بگذار بگویند

بگذار بگویند
بی
نژاد  تا کلمات زایشگرت

از صندوقچه  چشمانت  بال بگیرند
و این تندیس  پر غرور را
بر دوش خسته کوچ بدرقه کنند
 من  هم هیچکسم با  آخرین برف  آب میشوم
 و  در  در نیم نگاه  اول ستاره صبحدم

با   شکوفه  گلسنگی بدنیا می آیم

رضا اهورایی

عشق من گناه جبر برسرمن نیست

عشق من گناه جبر برسرمن نیست

سلامی که باتو گم شود درعهدمن نیست

نمازی که با تو قضا شود سستی من نیست

روزه ای که باکام توفنا شود جرم من نیست

زکاتی که با تو رفع شود خسران من نیست


قرآنی که باتوترک شود حجران من نیست

معروفی که با تو نهی شود قصورمن نیست

شرابی که باتونوشیده شود زمزم من نیست

معشوق من این جمله بگفتم تا بدانی

عشقی که می پرستی خدای من نیست

علی اکبری