یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شعر مرا نخواند برفت

شعر مرا نخواند برفت
اشک مرا چکاند برفت
چه تیری بود در کمان ابرویش
که آنرا به دلم نشاند برفت
کمند خرمن گیسوانش را
به پای دلم ببست برفت
اسیرم کرده ودلشکسته و عاشق
لیک من ندانم به کدامین راه
توشه سفر بست برفت
به هر که پرسیدم نشان او

نمی دانم که چرا ؟
مرا دیوانه پنداشت برفت

عقیل ماله میر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد