ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دنیا تو را به دست دلم رایگان نداد
آواره ام نمود و غم آشیان نداد
روزی هر که گر چه مقرر شده ولی
ما را به غیر نوش لبی آب و دان نداد
با هر اشاره ای که تو کردی خدای من
غیر از مسیر رنج و مرارت نشان نداد
می خواستم که با تو بمانم ولی دریغ
آمد فراق و بودن مان را امان نداد
مثل کویر خفته در آغوش تشنگی
یک ژاله از وفا و محبت نشان نداد
از این همه ستاره به دامان کهکشان
بال و پری به گوشه هفت آسمان نداد
هر دم برای دختری که بلای قبیله بود
مردم به پای شاید و اما که خان نداد
حالا مقیم کوچه و بازار حسرتم
جایی که جز بهانه ای از شوکران نداد
علی معصومی