
امتداد نگاه تو را هر که بگیرد
به جاده می رسد
به ایستگاه
به دستگیره ی در
به بندهای کوله پشتی
به راه
امتداد نگاه تو را هر که بگیرد
به جهانگردِ غمگینی می رسد
که تا بحال
کسی را نبوسیده است
که مدت هاست
کسی را ندیده است
کاش هیچکس
دنبال نگاه تو را نگیرد
در امتداد نگاهِ تو راه نرود
به انتهایِ نگاهِ تو نرسداینجا
که نگاه تو تمام می شود
اینجا که من رسیده ام
به جز اندوه سفر
چیزی نیست
شهریار بهروز