یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هم مسیرِ رودِ شوخ

هم مسیرِ رودِ شوخ
می‌روم تا بزمِ دشت
می‌شوم نو واژه‌ای ...
زین کتابِ نقش به نقش

پُرَم از خاطره‌ی غرشِ ابر
باده نوش، با تاکِ مست
خاکِ تفتیده‌ی کوه ...
لرزه‌هایِ سنگِ نغز


نغمه‌‌ی شادِ هَزار
در حصارِ انتظار
انتظارِ یک نوید ...
انتظارِ یک بهار

انتظارِ مژده‌ای ...
در وقوعِ فصلِ نو
انتظارِ یک طلوع
در هبوطی، نو به نو

می‌کِشَم پَر؛ زین محال
می‌شوم؛ فصلی بعید
در هیاهویِ وعید ...
می‌شوم؛ تاکِ امید


حسین یوسفیان

خاطراتت شد بغض...

خاطراتت شد بغض...

بغض هایم شد اشکـــــ...

اشکهایم خیس کرد، همه دنیایم را...

امین غلامی