یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای مونس دل بشین تا راز دلم گویم

ای مونس دل بشین تا راز دلم گویم
چون سرو دراین گلشن یک جامه عریانم

صدپیرهن ازشادی برتن بدرانم من
درسوگ چو غمگینم چون سرزجهان رفتم

گفتی چودلت برمن دربارتو میبندد
درپرده بدم ناگه چون مست وغزل خوانم

من مست وخرابم تو ازباده نمیدانی
درمحفل مه رویان من مستم وشادانم

ور زانکه مراگویی کزبهرچه میگردی
چون گردتو میگردم میگردم ومیدانی

من مست وخرابم تو ازباده گریزانی

این راه به پایان شد تا باد فنا آمد.

محمد علی مقیسه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد