یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

انصاف به رفتن به تو صهبا نرسیدن

انصاف به رفتن به تو صهبا نرسیدن
بر جلوه ی یقظم زتو اما نرسیدن

این راه طلب را به عطشها نتوان یافت
کوهست که بر دامن صحرا نرسیدن

تا زنده ام از شوق تو بر لب نفسی
دم گرم و دمیدن به مسیحا نرسیدن

تا چشم گشودم به تماشای جمالت
شد محو وجودم ز تماشا نرسیدن

از آمدن و رفتن راه تو بود شوق
در کارگهی چشمه به دریا نرسیدن

در راه تو هر جا قدمم آبله فرسود
چون نقش قدم تا قدمم پا نرسیدن

از راه وفا رفتن و ز راه جفا دیدن
چون صبح ،به یک ناله والا نرسیدن

تا دامن محشر به مکافات رسیدن
دامی که به راه تو ز دنیا نرسیدن

در عالم تسلیم زموج و گوهرم من
از خویش گذشتن ز سر ما نرسیدن


امین طیبی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد