یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

غرق در میخانه ای خود بودم

غرق در میخانه ای خود بودم
دور از تو عاشق پیمانه ای خود بودم

آزاد بودم میان لاله و لاله‌زار خود
در حال و هوای پروانه ای خود بودم

شمع نبودم همچون شعله آتش باشم
ای یار به فکر دل دیوانه ای خود بودم


چه کنم دور از یار اندرین غربت
به فکر خانه و کاشانه ای خود بودم

نه شمس تبریزی نه مولوی بلخی یم
به فکر شعر و عاشقانه ای خود بودم

من نه آن کوه کنم نه مجنون لیلی یم
به فکر داستان و افسانه ای خود بودم

من نه شهریار و نه حافظ شیرازی یم
به فکر آواز و ترانه ای خود بودم

ای یار دل کنده بودم ز محراب مسجد
گوشه نشین میخانه ای خود بودم

موحدی گر مست شرب و شراب است
به فکر خراباتی مستانه ای خود بودم


علی مرتضی موحدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد