ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
به من بهانه ای بده
تا کنار تنهایی تو بمانم
روی کتف های تو لانه ای بسازم
برای روز مبادا هر دویمان
هنوز یک بیابان راه پیش رو داریم
به من بهانه ای بده تا همسفرت باشم
این سقف کوتاه فقط برای خیره شدن
به آرزوهای بزرگ نیست
بغضت را از خاطراتت تفریق کن
مرا با خودت جمع ببند...
یک لبخند بزن
تا من
بخاطر لبخندت بمانم.
"نسرین بهجتی"
براى آخرین بار
با چشمانى غمبار به او نگریست
و توانست با آخرین نفسش به او بگوید:
" فقط خدا مى داند
که چقدر تو را دوست داشتم..."
| گابریل گارسیا مارکز |
تا زنده باشم چون کبوتر، دانه میخواهم
امروز محتاج توام، فردا نمیخواهم
آشفتهام... زیباییات باشد برای بعد
من درد دارم شانهای مردانه میخواهم
از گوشهی محراب، عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه میخواهم
میخندم و آیینه میگرید به حال من
دیوانهام، همصحبتی دیوانه میخواهم
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه میخواهم
شبی خاموش و بارانی
شبح سکوت
سایهگستر بر عرصۀ خیابان خلوت
و طنین گامهای خیس شبگردی غریب
که در هلهلۀ زمان محو میشد
نازنین لقائی
پاییز
یعنی فریاد نداشته ها
یعنی « نبودن تو »
چقدر این روزها
من پاییزم!
زینب احمدی