ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بامن
زیر باران بیا
باخودت هم چتر نیاور
میخواهم به بهانه ی زیریک چتر بودن
به من بچسبی
بیشتراز نسکافه ی بعدش
بابک رحمتی
نسیم
مهربان ترین و فرزترین
پستچی شهر ماست...
هر صبح
یک بقچه نسترن صورتی
از تو برایم هدیه می آورد
با چند دانه هل معطر
که در چائی ناشتا بریزم
و یک شانه عسل بوسه ات را...
سعید.قاسم مختاری
تو واقعیت دارى
مثل قهوه
مثل بى خوابى
و یا شاید
خیال باشى
مثل فال
مثل خواب
تو
چه واقعیت باشى
چه خیال
کامم از نبودن تو تلخ مى شود
کامران رسول زاده
من عاشقت بودم
اما باران مست تو بود
که سیل شد
مرا کشت
تو را برد.
سعید قاسم مختاری