یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو آن روز دختری را در سایه سار سرو بوسیدی

تو آن روز دختری را در سایه سار سرو بوسیدی
و باد،
این مسافر خاک آلوده
عطش لب هایت را بر لب های من نشاند
تو آن روز دختری را زیر باران بوسیدی
و باد،
این غمخوار بغض آلوده
عطر بوسه هایت را بر گونه های من نشاند
تو آن شب دختری را در بزم روشن ستارگان بوسیدی
و باد
این پیامبر کفرآلوده
مرمر لب هایت را بر چشم های من نشاند
آه اما
من زیر سایه سار سرو عشق تو را سرودم
و باد،
این عجوز پیر رقاصه
قافیه هایم را به تو نرساند
آه
من آن روز زیر باران گریستم
اما باد،
این متروک بیوه رجاله
نم اشک هایم را به دست های تو نرساند
آه
من آن شب زیر نور ماه، وسوسه تنم را به آغوشی غریب بخشیدم
اما باد
این هرز عفریت مکاره
تاوان گناهم را به تو نرساند
من آن روز
من آن شب
من هر روز
از حسرتت می میرم
و باد
این نعش کش آواره
بوی کفنم را به تو نرساند


زهراحاتمی