یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

خشمگینم از امروزی که بغض شده است

خشمگینم از امروزی که بغض شده است
چون پنجره‌ای که بر سر سنگی
که دنیایش را شکسته است فریاد می‌کشد
آیا کسی پیدا میشود
ساعتی شادی و بی‌خیالی را با من تقسیم کند
من دیگر اخبار جنگ گوش نمی‌کنم
زندگیم این روزها
شبیه خاورمیانه‌ پرآشوب است
چون کودک بیگناهی در غزه
که ماههاست
دلش برای زنگ بازی تنگ شده است
و عروسک‌هایش ترکش خورده‌اند
و لالایی شبانه‌اش
غرش سهمگین بمب و صفیر گلوله‌هاست
و مادرش در تختخوابی زیر آوارهاست
و جسد پدرش نشانی ندارد
و مردمان سایر ملت‌ها
مرگ او و همبازی‌هایش را برای بازدید مجازی
به اشتراک می‌گذارند
به گمانم
باید در ماتم ظلم زمینی‌ها و عزای انسانیت
یقه درید و خاک بر سر ریخت
اکثر آدم‌های امروزی یا فضولند و ظالم
یا ساکت و خائن
و آنانکه شجاع اند و شرافت دارند
در جنگی ابدی تنها مانده‌اند
و مابقی بلاتکلیف هستند
و عذاب وجدان دارند
کاش آنکس که باید بیاید
و دنیا را قشنگ تمیز کند.

عبدالله خسروی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد