یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

صبح خندید و جهان تازه بهاری دیگر

صبح خندید و جهان تازه بهاری دیگر
گل به دامان چمن بست نگاری دیگر

باد می‌رقصد و با شاخه‌ی گل نجوا کرد
که برآید ز دل خاک، شراری دیگر

ساقیا، جام طرب ده که به این بزم نشاط
می‌برد غم ز دل و می‌دهد یاری دیگر

زندگی گرچه گهی تیره و پر حادثه است
عشق باشد که دهد ما را قراری دیگر

ابوفاضل اکبری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد